اندر معایب ماشین نداشتن

ساخت وبلاگ

امروز اولین دعوت فامیل همسر رو رد کردیم ! چون برنامه شهر دیگه ای بود. صبحانه با فامیل پدری. ناهار و کل فردا با خانواده ی مادری. و چون ما از قبل خونه ی آقابزرگ دعوت داشتیم برای شام امشب، و عملا کسی نبود که ما رو برگردونه اهواز کلا برنامه رو کنسل کردیم ! و حتی بیخیال ترمینال شدیم.

یکی از تفاوت های خانواده هامون نحوه ی دعوت کردن شونه ! فامیل ما از مدت ها قبل برنامه ریزی میکنن و "اطلاع" میدن به همه. مثلا همین برنامه ی شام امشب آقابزرگ قبل از شروع سال جدید مشخص بود و ما خبر داشتیم. خانواده ی همسر، برنامه ریزی میکنن اما درست اطلاع رسانی نمیکنن که ما برنامه هامونو بچینیم ! نه میزبان زنگ میزنن برای دعوت، نه کسی مثل مادرشوهرم بهمون اطلاع میدن. در نتیجه همون روز ما از یکی دیگه میفهمیم که عه! امروز فلان جا دعوتیم ! تازه تعجبم میکنن که واا مگه نمیدونید شما ؟ :| و گاهی چون از قبل برای جایی برنامه داشتیم شرمنده شون میشیم.

مثلا تا دیشب قرار بود با مادرشوهر اینا برگردیم که ما به برنامه شام برسیم. امروز هفت صبح فهمیدم برنامه کلا جابجا شده و خودشون قراره شب رو بمونن و ماشینی نیست که ما رو برگردونه.

این وسط بزرگترین نعمتی که وجود داره همراهی همسره که بی دلیل مخالفت یا موافقت نمیکنه و منطقی عمل میکنه. وگرنه مجبور بودیم هرطور هست خودمونو برسونیم و از دورهمی خونه ی آقابزرگ محروم میشدیم.

با وجود دلایل منطقی که برای نرفتن ما وجود داره، دارم خودم رو برای جواب دادن به دلخوری های احتمالی آماده میکنم ^_^

بماند که همسر گویا خودش خیلی تمایلی به رفتن نداشت .. منم به دلایلی ترجیح میدادم نباشم توی اون جمع خاص .. ولی کاملا خودم رو آماده ی رفتن کرده بودم و استقبال کردم از این برنامه ولی دیگه نشد که بشه ! در نتیجه الان هیچ کدوم از نرفتن مون ناراضی نیستیم :))

خدایا خودت عید امسال رو ختم به خیر کن ! ایشالا فردا شب به عروسی دوستم هم برسم .

در ضمن آدم تنهایی چنینی جاهایی رفتن هم نیستم !...
ما را در سایت در ضمن آدم تنهایی چنینی جاهایی رفتن هم نیستم ! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0revayathad بازدید : 222 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1396 ساعت: 1:13